بیشتر بدانیم...

روان شناسی نقاشی کودکان

کودک با تمامی وجود و شخصیت مغزی و عاطفی خود نقاشی می‌کشد. این شخصیت، در خط‌ها، در طرز استفاده از فضا، در فقدان بعضی از قسمت های نقاشی، در انتخاب رنگ‌ها و در خود موضوع اگر به او تحمیل نشده باشد، نمایان می‌شود.

هنرمند و کودک وقتی نقاشی می‌کنند، چیزها را چنان که در حقیقت بیرونی وجود دارد، نشان نمی‌دهند، بلکه به گونه‌ای که آن ها را در ذهن می‌بینند و به نظرشان می‌رسد ،بیان می‌کنند و بدین ترتیب چشم‌انداز دنیای درون خود را نمایان می‌سازند.

اگر زبان نقاشی های کودکانه را بدانیم متوجه می‌شویم که در ورای شکل و ساختمان نقاشی ها، چیزهایی از شخصیت کودک نهفته است. درک و فهم نقاشی های کودکان و چیزی که او می‌خواهد بیان کند، برای والدین و مربیان بسیار لازم است، آن هم نه فقط به عنوان کنجکاوی خشک و خالی، بلکه بدین علت که شناخت آن باعث بهتر شدن روابط بین بزرگسالان و کودکان می‌شود و به پیشرفت و تکامل کودک کمک شایانی می‌کند.

بزرگسالان می‌توانند با برقرار کردن روابطی دوستانه و معنوی با کودک، از او بخواهند برایشان درخت، حیوان، خانه، یک شخص، یک خانواده، خودش و یا هرچه را که مورد علاقه‌اش هست و یا ازآن می‌ترسد یا یک رؤیا را ترسیم کند، البته بی‌آنکه چیزی را به او تحمیل کنند.

قبل از آغاز تجزیه و تحلیل بعضی از موضوع‌ها که بیشتر مورد استفاده کودکان قرار می‌گیرد، یادآور می‌شویم که برای آن که تعبیر نقاشی‌های یک کودک دارای کیفیت بهتری باشد، باید از تعداد هرچه بیشتری از نقاشی‌ها و اطلاعات دقیقی از زندگی خود آن کودک کمک گرفت.

شکل آدم

کودک وقتی که شکل آدمی را می‌کشد، قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی را که از بدن و تمایلاتش دارد، بیان می‌کند. در واقع بین بعضی خطوط آدمک نقاشی شده و خصوصیات روانی و جسمی کودکی که آن را کشیده، ارتباط‌های مشخصی وجود دارد. اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد، احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملاً سازگار باشد. اگر برعکس آدمک مثلاً در اندازه‌ای خیلی کوچک و یا در گوشه‌ای از کاغذ کشیده شده باشد به معنای این است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین‌تر می‌داند.ار این کم بها دادن به خود، در چندین نقاشی کودک ادامه پیدا کرده باشد، نشانگر خجالتی بودن اوست که ممکن است تا حد تمایل به ناپدیدشدن نیز پیش برود. در نقاشی فقدان دست و بازو نیز علامت کم بها دادن به خود و عدم امنیت است.

زیرا دست و بازو که در نقاشی کشیده نشده‌اند، همان وسایلی هستند که امکان عمل در محیط پیرامون کودک را فراهم می‌آورند.

کودکانی که خود را بالاتر از بقیه می‌دانند، آدمک هایی با اندازه بزرگ رسم می‌کنند. این نوع نقاشی مخصوص کودکانی است که اختلال دماغی دارند و یا بطور معمول کودکانی هستند زودرنج و حساس که همیشه فکر می‌کنند مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اندوجود این نوع آدمک‌های بزرگ در نقاشی کودکان آن ها را در قضاوت هایشان آشتی‌ناپذیر و سخت‌جلوه می‌دهد. بنابراین شکل ساده یک آدمک خواه تنها و یا در میان مجموعه‌ای از چیزهای دیگر بیان کننده مشخصات جالبی از شخصیت کودک است. در این گونه نقاشی ها، کودک خود را با آدمکی که نقاشی کرده، شبیه می‌داند و به همین دلیل «ماشوور»، نقاشی آدمک را به عنوان آزمایش برون‌افکنی مورد استفاده قرار داده است. روش ماشوور به این ترتیب است که از کودک می‌خواهد پشت سر هم دو شخص را که دومی از نظر جنسیت مخالف اولی باشد، ترسیم کند.این دانشمند عقیده دارد که شخص اولی خود کودک و شخص دوم دیگران را نشان می‌دهد.

بررسی و مطالعه «ماشوور» به طور کلی در مورد نمادهای اندام‌ها و از نظر فرعی، بر جزئیات لباس و پوشاک انجام می‌گیرد. او به بررسی شکل و ساخت در نقاشی (اندازه، خط، ترکیبات) که کمتر در معرض تغییرات است و شالوده سبک نقاشی را در برمی‌گیرد، اهمیت وافری می‌دهد.در زیر به‌طور خلاصه نمادهای اصلی اندام ها را نام می‌بریم:

سر: معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری و هوشی و عامل اصلی کنترل فشارهای درونی است. کودکان همیشه سرهای بزرگ ترسیم می‌کنند ولی اگر سر زیاد بزرگ باشد، نشانگر آن است که «من» کودک بیش از حد طبیعی است.

صورت: چون بسیار اهمیت دارد اغلب تنها کشیده می‌شود. کودکان پرخاشگر جزئیات آن را به حد اغراق‌آمیزی بزرگ ترسیم می‌کنند، در حالی که کودکان خجالتی، جزئیات را از نظر می‌اندازند و فقط دایره صورت را ترسیم می‌کنند و به ندرت صورت را از نیمرخ می‌کشند.

1 2برگهٔ بعدی

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا